فخر موسیقی ما ، خسرو آواز وطن
از غمت مرغ سحر ناله کنان است هنوز
تقدیم به خسرو آواز وطن ، استاد محمدرضا شجریان
تیرماه 1396
مسعود صالحی
تلگرام:
t.me/SalehiMasoud
شه آواز وطن بسته دهان است هنوز
چشم امید به سویش نگران است هنوز
شجریان ، دل ما در غم هجران تو سوخت
لیک این آتش غم در فوران است هنوز
ما به عشق تو گرفتار و ز رویت محروم
رویت از دیده ی مشتاق نهان است هنوز
آفت جان شده در کوی تو ، مهمان و از آن
دل خونین به کف دلشدگان است هنوز
فخر موسیقی ما ، خسرو آواز وطن
از غمت مرغ سحر ناله کنان است هنوز
بلبل از هجر تو ، ماتم زده و نوحه سراست
گل ز داغ غم تو ، جامه دران است هنوز
دو بهار است که می آید و حسرت به دلیم
از غمت در دل ما فصل خزان است هنوز
عید فطر آمد و افطار نکردیم ، از آنک
ربنای تو جدا از رمضان است هنوز
خیز و یکبار دگر مرغ سحر را تو بخوان
زلف معشوقه به دست دگران است هنوز
همچو مژگان و همایون ، همه ی مردم شهر
ذکر نام تو فقط ورد زبان است هنوز
"از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح"
بوی زلف تو همان مونس جان است هنوز
خون دل هست که از چشم من اندر غم تو
از بن هر مژه چون سیل روان است هنوز
در دلم بود که در پای عزیزت فکنم
سر ، که بر دوش ، چنین بار گران است هنوز
غرق خون گشته دل از ناوک مژگان غمت
وین عجب ، در غم آن تیر و کمان است هنوز
ساغر چشم تو و لعل لب میگونت
منظر دیده ی صاحب نظران است هنوز
دل ستانند و به ما عمر ابد می بخشند
لعل لبهای تو آب حیوان است هنوز
از ازل داغ غم عشق تو در سینه ماست
تا ابد ، بر دل از این داغ ، نشان است هنوز
قاصد از کوی تو با مژده وصل آمده ، لیک
چشم امید بدان سو نگران است هنوز
وعده وصل تو را باور اگر دل میداشت
پس چرا غرق در اندوه و فغان است هنوز؟!
از نظر غایبی و حاضری اندر دل ما
رقم مهر تو بر چهره عیان است هنوز
دست شستیم ز جان تا ز تو دل بر نکنیم
در ره عشق تو دل بر سر جان است هنوز
عهد کردیم که جان در ره عشق تو دهیم
بر همانیم که بودیم و همان است هنوز
جهت خواندن خاطره روی لینک زیر کلیک کنید ...
خاطره کنسرت استاد شجریان و گروه شهناز / مسعود صالحی
- هیچ نظری یافت نشد
ارسال نظر به عنوان مهمان