جمعه, 31 فروردين 1403
شناسه خبر:734

داستانک شنو کردن مَمِدی/ معصومه خدادادی

  • انداز قلم
داستان

 

 

دی سر چَه نشسه بی و درف و دوللشِ پُی صَهوینِ خاکِ و بلتش گل مالی میکرد.یه جیمونِ بینزه ی هم تو دهنش شلِق شلِق زُر میدا.کمی اُوَل تَر شیرو سگِ گله  هم خوسیده ای و دیمشِ میجمُند.مَمِدی پُی پِتی هناسه میزه و میمه.نزیک برسِ چَه بُنگ دا "دی ..دی... دی سرشِ از تو پاتیل دراورد و گُ"هاااا چته ؟

شیرو زونشِ دور دهنش کشی و از جاش راس اوی.مَمدی پُی سر اُفتینش،عرق و مُف و اُوغلیوشِ کشی تا شو کَچش و پُی دل خشی خویه کَهره و دوتا گُردیکِ تو دسشِ نشون دی دا . سی کُو خونه ی خالوت کهره کشتنا .

اینگلا هم بهره ی مو واوی. دی گُو،بره بیلش تو پاله تا نادو.

و دوو بیو تا شِنووت بدُم فردشو خدابخاه زن یارونِ بچه ی خالومه.بره بارکلا بچَه م . مَمدی که شِو اندر روز سر دوتا کَنگ جومه اش و زونی شلوارش رفته بی و میشاس کُلواسه چرکِ  پوی کارد وَش بِکِرِنی،

 

گُ به شرطی شِنو میکنُم که بعدش سیم بپزیشونا!

دی گُ: جُل کُلتِ درا فارق اوو ایقه روضه نخون

بعد جلد جَلد چندتا دولِ اُو سور کشی سطلِ پُر کِ و ری سر و پرتاکِ مَمدی یه شَهپالی صَهوینِ خاکه رخت و  لارشِ کف کفی کِرد.مَمدی هنی کَف و بَلگه ی گوشش چُر میکه دسشِ نا ری کولِ دی و شلوارش پاش کرد و مثِ برق دووِس سی پاله ی گُردیکی .یه مرتبه هوی کُمکِ مَمدی راس اوی .دی همیزا که میمه ری هِلش گُ چته؟چه آهازارتِ؟

شیرو دسشِ شو سرش نهاده بی و تَه پاله ی میلیسی

دی یه لِغِتی زه شی پهلیش و گُ وری بره شی زمینت اوو سقط آویده

مَمدی شلوارش پاش دراورد و دووِس ری هل تِلَنگون اُو و چیشلش چُر میکِه و خوشِ تو سرگینَل غَلت میدا و هر چی صداش بره قاره میزه"

مُنه شِنو میدی؟

پدرسگ شِنووش دادی خوو"؟؟

 

 

معصومه خدادادی

دشتستان

آذرماه ۹۵

 

داستانک شنو کردن ممدی را با صدای نویسنده از  اینجا  دریافت کنید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت به نمایش گذاشته خواهد شد
  • هیچ نظری یافت نشد
تبلیغات شما 1
تبلیغات شما 2

نظر سنجی

به نظر شما برای پیشرفت و اعتلای زیارت نیاز به اقدام در کدام موارد بیشتر احساس می شود؟
به نظر شما برای پیشرفت و اعتلای زیارت نیاز به اقدام در کدام موارد بیشتر احساس می شود؟
شما باید حد اقل یک گزینه را برای رأی انتخاب کنید!